جدول جو
جدول جو

معنی نفاق زدن - جستجوی لغت در جدول جو

نفاق زدن
(عَ / عِ مَ دَ)
دوروئی کردن. تزویر کردن: وزیر پوشیده نفاقی می زد. (تاریخ بیهقی ص 623)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دُ گَ دی دَ)
آن باشد که دست چپ را مشت کرده و سرانگشت سبابۀ دست راست را به نوعی مابین انگشت وسطی و سبابۀ دست چپ زنند که از آن صدا برآید، چنانکه در میان لولیان و مطربان مستعمل است. (آنندراج). بشکن زدن. رجوع به فندق زنان شود
لغت نامه دهخدا
(مُ شُ دَ)
نصب و تعبیۀ انواع سنجاق به جامه، قرار دادن سرخاره بر گیسو
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ)
بانگ کردن. بانگ کردن زاغ. غارغار کردن کلاغ:
غرابا مزن بیشتر زین نعیقا
که مهجور کردی مرا از عشیقا.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
ناف زدن ناف بریدن: قابله بهر مصلحت بر طفل وقت نافه زدن نبخشاید. (خاقانی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
ناچخ زدن نچک زدن فشاردادن نجق بعضوی ازستور برای تند رفتن وی، کسی رابکاری واداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
بانگ زدن کلاغ و زاغ: غرابامزن بیشتر زین نعیقا که مهجور کردی مرا از عشیقا. (منوچهری. د. چا. 5: 2)
فرهنگ لغت هوشیار
فال زدن، توضیح این کلمه ترکیب غالبا در معنی فال بد زدن استعمال میشده. یا نفوس بد زدن، فال بد زدن: اول مسافرت نفوس بد نزن خ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقاب زدن
تصویر نقاب زدن
نقاب بچهره کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفال زدن
تصویر تفال زدن
فال گرفتن فال زدن تفال فرمودن تفال زدن
فرهنگ لغت هوشیار
آن باشد که دست چپ را مشت کنند و سر انگشت سبابه دست راست را بنوعی بین انگشت سبابه و وسطای دست چپ زنند که صدایی از آن برآید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفاق کردن
تصویر نفاق کردن
دو رویی کردن آشتی وا نهادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فندق زدن
تصویر فندق زدن
((~. زَ دَ))
بشکن زدن، با انگشتان دست صدا درآوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نفوس زدن
تصویر نفوس زدن
((~. زَ دَ))
فال زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
للسّوط
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
fouetter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
chicotear
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
kamçılamak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
хлестать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
auspeitschen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
катувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
کوڑے مارنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
চাবুক মারা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
ตี
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
kupiga mijeledi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
鞭打する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
鞭打
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
להכות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
채찍질하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
memukul dengan cambuk
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
कोड़े मारना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
geselen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
chłostać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
azotar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شلاق زدن
تصویر شلاق زدن
frustare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی